نصب نادرست پمپ خرابی زودرس بوجود آورده و هزینه های نگهداری را افزایش می دهد. وقتی که نصب صحیح باشد و تعمیر و نگهداری مناسب انجام گیرد، برای فاصله زمانی درازی، عملکرد رضایت بخش وجود خواهد داشت. اکثریت خطوط راهنمای شرح داده شده در این مبحث برای پمپ سانتریفیوژ یک مرحله ای مکش انتهایی افقی می باشند.
موقعیت پمپ آب
باید موقع طرح ریزی موقعیت (مکان) پمپ، برخی از ملاحظات را فردی در نظر بگیرد که مسئول مراقبت از آن است. تا حد امکان باید همه پمپ ها در محلی قرار گیرند که فضای کافی در اطراف پمپ برای دسترسی آسان و همچنین اتاق کار برای تعمیر و نگهداری روتین وجود دارند.
باید فضای کافی برای تجهیزات بالابر و مانور کاری در دسترس باشد. در حالیکه لوله های قسمت مکش و رانش باید برای اتلافات اصطکاکی حداقل تا حد امکان کوتاه باشند، فضای کافی برای اطمینان از لوله کشی صحیح لازم است.
دریافت پمپ آب
موقعی که پمپ به محل می رسد باید به دقت برای معیوب شدن بازرسی شده و مطابق بارنامه کنترل شود. هر گونه خسارت با کمبود را به نماینده حمل و نقل گزارش کرده و یک کپی از آن برای تهیه کننده پمپ بفرستید. موقع در آوردن از جعبه، دقت کنید که هیچ یک از لوازم کوچک دستگاه را دور نیاندازید.
حمل و نقل پمپ آب
موقع بلند کردن (بالا بردن) پمپ ضروری است که از فنون بلند کردن صحیح استفاده کرده و از راهنمای تهیه شده توسط تهیه کننده پمپ پیروی کنیم. مهم است که بدانیم برخی از سازندگان پیچ های گوشواره ای را بر روی برخی از قطعات پمپ وصل می کنند، این پیچ ها برای بالا بردن این قطعات می باشند و برای بالا بردن مجموعه کامل پمپ بکار نمی روند.
یک پمپ را باید با گذاشتن قلاب ها (کابل های جرثقیل) در اطراف پوسته و زیر محفظه یاتاقان بالا برد. موقع بالا بردن یک مجموعه نصب شده بر روی صفحه پایه، کابل باید زیر پوسته پمپ و محرک باشد.
تراز بندی فونداسیون (پی) پمپ آب
یک فونداسیون صحیح و دوغاب ریزی شده، در طی سال ها سرویسی بدون دردسر به ما ارائه می دهد، در غیر اینصورت به تراز (تنظیم) پی در پی نیاز داریم. از این رو علاقه هر کسی که این وظیفه مهم را به انجام می رساند، باید این باشد که بهترین مواد را همراه طراحی صحیح بکار بگیرد.
پی باید بگونه ای باشد که هرگونه ارتعاش را جذب کرده و یک تکیه گاه صلب دائمی را برای صفحه پایه تشکیل دهد. یک قاعده عملی که غالبا از آن استفاده می شود، این است که پی باید 5 برابر مجموعه موتور و پمپ وزن داشته باشد و تقریبا 6 اینچ بلندتر و عریض تر از صفحه پایه باشد. معمولا پیچ های مهار از نوع غلافی یا J می باشند و باید مطابق طرح صفحه پایه باشند.

باید قبل از نصب پایه، سرتا سر سطح فونداسیون را با خرد کردن بتن معیوب تراز کرد، اگرچه این سطح ناهموار باقی می ماند، اما تراز است. سپس باید سطح را از ذرات روغن، گریس و ذرات هرز آزاد کرد هر نوع مواد هرز انباشته شده در اطراف پیچ های فونداسیون را باید برداشت.
روش ها در صنایع مختلف فرق می کند اما اغلب قبل از نصب صفحه پایه تمایل به برداشتن پمپ و محرک آن از روی صفحه وجود دارد. این کار تراز را آسان کرده و هر کجی و تغییر شکلی را از بین می برد.
از قسمت زیری صفحه پایه باید هر گونه روغن، گریس، کثیفی و هر نوع پوششی که مانع پیوند کامل شده یا با بتن واکنش برقرار می کنند را تمیز کرد. به علاوه لازم است تا از به تله افتادن هوا زیر صفحه پایه هنگام استفاده از دوغاب اجتناب شود.
ترازبندی
صفحه پایه بر روی پیچ های ترازبندی، شیم ها یا گوه های فلزی با زاویه کوچک قرار گرفته نزدیک به پیچ های فونداسیون تکیه داده می شود. همه پیچ های ترازبندی و سطوح دیگری که نیاز به محافظت در مقابل پاشش دوغاب دارند را باید با واکس پوشش داد تا دوغاب به آنها نچسبد.
سطوح نصب ماشین شده بر روی صفحه پایه تا 002/0 اینچ بر فوت بوسیله یک تراز دقیق بررسی کرد مطمئن باشید که سطوح نصب ماشین شده صفحه پایه به صورت افقی، تخت و موازی می باشند. برای جلوگیری از تنش و تغییر شکل تجهیزات، همه سطوح باید تا 002/0 اینچ تراز شوند.
وقتی صفحه پایه را تراز می کنید، بررسی همه گوه های تکیه گاه یا شیم ها لازم است تا به فونداسیون یا صفحه پایه در تماس کامل باشند. پیچ های مهار فونداسیون را به صورت یکنواخت سفت کرده و تراز بندی را بررسی مجدد کنید.
دوغاب ریزی با سیمان
در اطراف فونداسیون اشکال چوبی بسازید و سطح بالایی آن را برای فاصله زمانی تعیین شده توسط سازنده دوغاب اشباع کنید. درست قبل از دوغاب ریزی، آب اضافی سطح و هر آبی را که ممکن است در سوراخ های پیچ مهار نفوذ کنند را بردارید.
درجه حرارت صفحه پایه، دوغاب و فونداسیون را باید در زمان دوغاب ریزی و 24 ساعت بعد از آن بین 40 درجه سانتی گراد تا 90 درجه سانتی گراد حفظ کرد. از دستورات تهیه کنندگان دوغاب پیروی کرده و مطمئن باشید که تهیه دوغاب به صورت سریع و پیوسته انجام می شود تا اتصلات سرد و خلل و فرج های زیر صفحه پایه جلوگیری شود.
باید توجه کنید که ارتعاشات از ماشین های در حالت کار نزدیک به فونداسیون پمپ منتقل می شود. این ماشین ها باید زمانی که دوغاب به صورت ابتدایی سفت نشده خاموش شوند. در غیر اینصورت ممکن است چسبیدن دوغاب تحت تاثیر قرار گیرد. برای مشخص کردن عدم وجود ارتعاشات یک لگنچه کم عمق آب را بر روی صفحه پایه پمپ قرار داده و حرکت سطح آن را مشاهده کنید.
دوغاب ریزی اپوکسی
استفاده از دوغاب اپوکسی به صورت فزاینده ای در تعداد از صنایع معمول است. استحکام پیوندی افزایش یافته به حفظ هم محوری بین پمپ و محرک کمک کرده و از این رو خرابی های ناشی از ناهم محوری و هزینه های نگهداری را کاهش می دهد.
همچنین در صورتی که سطح دارای خلل و فرج نباشد پاک کردن سطح آسان است. به هر حال قبل از استفاده از دوغاب اپوکسی باید فونداسیون را تمیز و خشک کرد. مواد دوغاب را باید 24 ساعت قبل از مخلوط کردن در درجه حرارت بین 70 درجه سانتی گراد تا 90 درجه سانتی گراد نگهداشت و درجه حرارت بین 40 درجه سانتی گراد و 90 درجه سانتی گراد ریخت.
در سال های اخیر بعضی از موفقیت های قابل توجه برای تولید این صفحات پایه بدست آمده که برخی مشکلات معمول ترازبندی صفحات پایه و دوغاب ریزی در محل را حذف می کنند. صفحات پایه را به صورت وارونه در کارخانه دوغاب ریزی می کنند که این کار انقباض حجمی اپوکسی را کاهش می دهد که می توان سبب تغییر شکل صفحه پایه شود.
این صفحات به صورت بهتری منتقل شده و صاف تنظیم شده به محل رسانده می شوند. همچنین می توان آنها را برای نصب پمپ ها و موتور های موجود در محل به کار برد.
نصب نادرست لوله کشی پمپ
طرح جانمایی لوله کشی در جایی که اصول اساسی را غالبا نادیده می گیریم مهم است. این نادیده گیری به ناپایداری های هیدرولیکی در پروانه منجر می شود و بار شفت را بیشتر کرده و سطوح ارتعاش بالاتر و خرابی دائمی سیل (نشت بند) یاتاقان ها را بوجود می آورد.
چون برخی دلایل دیگر نیز وجود دارد که پمپ ها ارتعاش کرده و سیل ها و یاتاقان ها خراب می شوند. اصولا این مسائل بندرت به لوله کشی نادرست بر می گردد. مشکل اصلی این است که لوله کشی نادرست مسبب اصلی برخی از خرابی های پمپ را خارج از محدوده های فیزیکی خود پمپ قرار می دهد.
چون برخی از پمپ ها لوله کشی نادرست دارند اما به صورت رضایت بخش کار می کنند، این موضوع اغوا می کند که طرق لوله کشی مهم نمی باشد البته این موضوع رو یه لوله کشی مشکوک را صحیح نمی سازد بلکه آن را شانسی می سازد.
وقتی یک پمپ در حالت بهره برداری است مایع باید به صورت درستی به چشمی پروانه برسد و جریان نرم (آرام) یکنواخت برای بهره برداری قابل اعتماد لازم است. این تا اندازه زیادی بستگی به طراحی لوله مکش دارد.
موقعیت پمپ آب
برای اعتماد پذیری نهایی به پمپ موقعیت آن نسبت به منبع مکش حیاتی است. هر پمپ باید نزدیک به منبع مکش برای کاهش اثر اتلافات اصطکاکی بر روی NPSH در دسترس باشد. به هرحال باید پمپ به اندازه کافی دور از منبع مکش باشد تا مطمئن شویم که لوله کشی صحیح می باشد. این لوله کشی متضمن یک تعداد قوانین ساده است که اگر از آن ها پیروی شود درصد قابل توجه ای از همه مسائل پمپ حل می شود.
اندازه لوله متصل به پمپ آب
قطر لوله و خروجی پمپ باید دست کم یک سایز بزرگتر از اندازه نازل باشد. در قسمت مکش لازم است. تا اندازه لوله از خط مکش تا نازل ورودی را کاهش دهیم. اگر نازل ورودی در یک سطح افقی است یک تبدیل کاهنده خارج از مرکز با قسمت افقی در بالا لازم است.

این پیکر بندی مسئله جریان گردابی را در یک نقطه دور در لوله مکش حذف می کند که ممکن است به طرف چشمی پروانه رفته و به عملکرد پمپ آسیب برساند. یک تبدیل افزاینده هم مرکز را می توان در خط رانش قائم استفاده کرد که باید به فلنج تخلیه و بالا دست هر نوع شیری وصل شود.
این برای کاهش سرعت جریان ترک کننده از پمپ به یک مقدار قابل قبول در درون سیستم طراحی می شود. سرعت کمتر (معمولا کمتر از ft/scc10) اتلافات اصطکاکی را کاهش داده و قدرت پمپ را حداقل می کند.
زانویی مکش پمپ
زانوهای نصب شده در نازل ورودی پمپ را حذف کنید. بیشتر بحث در مورد پیکره قابل قبول یک زانو در فلنج مکش یک پمپ می باشد. همواره یک جریان غیر یکنواخت در یک زانو وجود دارد وقتی آنرا در قسمت مکش هر پمپ وصل می کنیم، جریان غیر یکنواختی در چشمی پروانه بوجود می آید.
این می تواند باعث اغتشاش و ورود هوا شود که باعث خرابی پروانه و ارتعاش می شود. بدتر از یک زانو وجود دو زانو در قسمت مکش پمپ می باشد، خصوصا اگر آن ها نزدیک به هم و در صفحات 90 درجه نسبت به هم قرار گیرند. این باعث اثر چرخشی در مایعی شده که به پروانه می رود و سبب اغتشاش، کم شدن راندمان و ارتعاش می شود.

در صورتی که زانو را ورودی پمپ دو مکشه افقی وصل کنیم این مسئله پیچیده تر می شود. در این حالت جریان های غیر یکنواخت در چشمی های چپ و راست پروانه بوجود می آید که باعث از بین رفتن تعادل هیدرولیکی می شود.

تحت این شرایط، یاتاقان دارای اضافه بار، در حالت انسداد پمپ به صورت ناگهانی خراب خواهد شد. اگر پمپ دارای سیل مکانیکی باشد، معمولا و به دفعات بیشتر به جای یاتاقان، این سیل مکانیکی خراب وقتی که لزوما باید از یک زانو در ورودی یک پمپ دو مکشه استفاده کنیم، باید این زانو در صفحه عمود بر شفت قرار گیرد.

جریان یکنواخت سیال در مکش
یک لوله مستقیم با طول معادل 5 تا10 برابر قطر آن را بین تبدیل کاهنده مکش و اولین مانع در خط قرار دهید. این وضعیت باعث جریان یکنواخت مایع چشمی پروانه می شود که لزوما برای شرایط مکشی بهینه می باشد.
در این حالت هر نوع اغتشاش در منبع مکش یا لوله بالا دست، قبل برخورد به چشمی پروانه آرام می شود. برای لوله با قطر کوچکتر از ضریب بزرگتر (مثلا 10) استفاده می کنیم.
حباب های هوا در لوله آب
همه اشکالی که ممکن است باعث بوجود آمدن حباب های هوا در قسمت مکش پمپ شوند را حذف کنید. این حباب های باعث اغتشاش و ورودی هوا می شوندکه باعث خرابی پروانه و ارتعاش می گردد.

طراحی منبع مکش برای پمپ آب
پتانسیل جریان گردابی یا ورود هوا در منبع مکش را حذف کنید. اگر پمپ از یک تانک یا چاهک مایع می گیرد، تشکیل گرداب می تواند هوا و بخاز را به خط مکش بکشاند. معمولا این مشکل با استغراق کافی مایع بالای ورودی مکش حل می شود. یک طرح با دهانه شیپوری مقدار استغراق مورد نیاز را کاهش می دهد.
این استغراق کاملا مستقل از NPSH مورد نیاز پمپ است. مراقبت زیادی باید در طرح چاهک به عمل آید تا مطمئن شویم که مایع خالی شده در چاهک، هوا یا بخار را وارد مایع عبوری به طرف دهانه مکش نمی کند.
در صورتی که چاهک به اندازه کافی بزرگ باشد، هر مسئله با چنین طبیعتی ممکن است نیاز به تغییر موقعیت نسبی جریان ورودی و خروجی داشته باشد، یا اینکه از موج گیر استفاده شود.
کرنش لوله متصل به پمپ آب
لوله ها را به گونه ای ببندید که هیچ کرنشی بر پوسته پمپ تحمیل نشود. فلنج های لوله را باید به دقت قبل از سفت کردن پیچ ها، تنظیم (هم محور) کرد و همه لوله ها، شیرها و اتصالات مربوط به آنها را باید به طور مستقل تکیه گاه گذاری کرد، بدون اینکه هیچ کرنشی بر پمپ تحمیل شود.
ساختمان لوله کشی از پمپ تا سیستم در کاهش کرنش لوله موثر است. هرگونه تنش تحمیل شده بر پوسته پمپ بوسیله لوله، باعث احتمال کاهش اعتمادپذیری رضایت بخش عملکرد شده و می تواند هزینه های نگهداری را بالا ببرد. ابزار هم محوری لیزری لوله، دارای سودمندی های خوبی برای استفاده کنندگان پمپ می باشد.
این ابزار را بر روی پمپ یا لوله ها قرار می دهند که یک راه موثر برای ممانعت از کرنش لوله در طول نصب اولیه می باشد که در حقیقت زمان خوبی برای متوقف کردن (حذف ) آن است.
اثر کرنش لوله در یک پمپ فرآیند می تواند به کوپلینگ شفت منتقل شود. با دقت فن آوری هم محوری لیزری، کرنش لوله را می توان مانند پای نرم اندازه گیری کرد و باید جزئی از برنامه هم محوری شفت باشد. با شل کردن اتصال لوله بعد از هم محوری شفت، هر حرکتی در کوپلینگ نشان دهنده وجود کرنش لوله بوده و از این رو می توان تصحیح شود.
چنانچه می دانیم استثنا در هر قانونی وجود دارد. از اینرو پمپ API610 که در صنایع نفت استفاده می شود، سطح بالایی از نیروها و کشتاور ها را بوجود می آورد که بر فلنج های پمپ تحمیل می شود. این موضوع باید در هر پمپ خرید شده برای این صنایع مورد قبول باشد. به صورت یک نتیجه، همه پمپ های API تنومندتر و سنگین تر از پمپ های ANSI هم اندازه خود هستند.
در کاربرد هایی با درجه حرارت بالا، کمی ناهم محوری برای لوله ها به دلیل رشد حرارتی برای اجتناب از انتقال کرنش لوله به پمپ لازم است. تحت شرایط، اتصالات انبساطی حرارتی برای اجتناب از انتقال کرنش لوله به پمپ لازم است. به هرحال اگر انتهای اتصال انبساطی نزدیکتر به پمپ، بصورت محکم مهار نشود، کرنش لوله بر پمپ اثر کرده و اثر اتصال انبساطی را از بین می برد.
برای اطمینان از تراکم یکنواخت واشر سیل مکانیکی (گسکت)، همواره پیچ ها را به صورت قطری نسبت به یکدیگر و به صورت یک درمیان محکم کنیم.
اتصالات لوله آب
شیرمکش فقط یک وظیفه دارد که جدا کردن پمپ از سیستن در طول زمان تعمیرات است. این شیر را نباید برای خفه کردن (تنظیم ) جریان استفاده کرد. چون باعث کاویتاسیون و بازگشت سیال در چشمی پروانه می شود. صافی مکش را هنگام به کار انداختن یا شرایط اضطراری دیگر نیاز داریم.
در این حالات، صافی با سطح خالص 5 تا 6 برابر اندازه سطح خط مکش توصیه می شود. به هرحال علیرغم وظیفه ای که آنها دارند، مقاومت را بالا می برند. در نتیجه باید در طول بهره برداری معمولی از سیستم از آنها استفاده نکنیم هر ذره ای که از صافی عبور می کند، باید بتواند از پمپ عبور کند و پمپ باید برای توانایی عبور چنین ذراتی انتخاب شود.
معمولا شیرهای تخلیه (رانش)، یک شیر یکطرفه و یک نوع شیر جدا ساز (مجزا ساز) می باشند. چنانکه شیر یک طرفه از گردش معکوس در نتیجه برگشت سیال، هنگام قطع شدن پمپ جلوگیری می کند، باید نزدیکترین شیر به شیر تخلیه پمپ باشد.
شیر جدا ساز، علاوه بر جداسازی پمپ برای تعمیر و نگهداری، هنگامی که پمپ استارت شد به صورت آهسته باز می شود تا از کار کردن پمپ در نقطه ای دور از نقطه عملکرد جلوگیری شود. هر دو شیر تخلیه را باید در پایین دست سیستم از تبدیل افزاینده هم مرکز قرار داد تا از آشفتگی غیر لازم شیر جلوگیری شود.
ممکن است یک شیر کنار گذر (بای پس) برای تنظیم جریان در صورت بهره برداری با دبی پایین در زمان زیاد لازم باشد (اصولا در سیستم های جریان متغیر ). همچنین این شیر از خاموش و روشن کردن های مکرر جلوگیری می کند که در محرک های موتوری بزرگتر مهم می باشند. چناچه در شکل می بینید جریان برگشتی باید جریان اضافی برگشت داد، چون باعث اغتشاش می شود.

هم محوری
صنعت ماورای هر بحثی پیشرفت کرده است و هم محوری خوب برای ایمنی و عملکرد عاری از خطر تجهیزات دورانی ضروری است. تنها سوالی که هنوز باقی می ماند این است که هم محوری چیست؟ و هم محوری خوب چیست؟
وقتی که در مورد هم محوری در صنعت پمپ بحث می کنیم یا در مورد هم محوری (تنظیم) لوله ها یا هم محوری شفت می باشد. این را باید بدانیم که هم محوری کوپلینگ یک عبارت غلط است. ما نگران هم محوری نیمه کوپلینگ نیستیم، بلکه علاقمندیم پمپ و محرک آن با یک محور مشترک (در راستای هم) بچرخند.
اگر شفت ها هم محور نباشند، گشتاور منتج، نیروها را در شفت پمپ یاتاقان ها افزایش داده که سایش را شتاب داده و خرابی زودرس بوجود می آورد.
کوپلینگ های شفت
مطالب بالا معنی نمی دهد که ما باید کوپلینگ را نادیده بگیریم. تنها دو نوع از کوپلینگ ها وجود داشته که هر دو توانایی پذیرش چند درجه از نا محوری را دارند. یک نوع ناهم محوری را با لغزش یک جز نسبت به دیگری و نوع دیگر با خمیدگی (تغییر شکل) یک یا چند قطعه تحمل می کند.
هر نوع کوپلینگ که بواسطه لغزش یک جز نسبت به دیگری کار می کند به روغنکاری و حرکت کوچکی بین اجزاء برای حفظ سطوح روغنکاری شده نیاز دارد. به عبارت دیگر این کوپلینگ ها باناهم محوری کوچک شفت بهتر کار می کنند. چون بدون حرکت نسبی، روغن از فضای بین سطوح اجزاء خارج می شود که باعث سایش زودرس می گردد.
کوپلینگ هایی که ناهم محوری را بواسطه خمیدگی اجزاء تحمل می کنند با نامحوری صفر، بیشتر دوام دارند و بهتر کار می کنند از این رو شفت پمپ و یاتاقان ها، نیرویی برای انتقال نداریم. آنچه باید مشخص باشد این است که همه کوپلینگ ها در مقابل ناهم محوری می باشند. به عبارت دیگر نا محوری بزرگتر در شفت ها باعث نیروهای بزرگتری در یاتاقان ها و غیره می شود. در نتیجه باید شفت های پمپ و محرک را با دقت ممکن هم محور کرد تا اعتماد پذیری بهینه نسبت به پمپ بوجود آید.

در بیشترین تاسیسات پمپ، هم محوری کامل شفت در سرتا سر سیکل بهره برداری بعید است. در این شرایط باید کوپلینگ توانایی پذیرش حداکثر مقدار ناهم محوری پیش بینی شده را داشته باشد. باید به تهیه کننده تاکید کنیم که حتی کوپلینگ انعطاف پذیر، دارای محدودیت هایی هستند که اغلب فراموش می شوند که نتیجه آن خرابی زودرس برای یاتاقان و بهره برداری نامطمئن است.
انحراف و زاویه دارای شفت
هم محوری موقعی بوجود می آید که دو خط تشکیل یک خط واحد دهند ناهم محوری یعنی چقدر این دو خط با این خط واحد فاصله دارند. دو خطی که در مورد آنها صحبت کردیم، خطوط مرکزی شفت پمپ و شفت محرک می باشند.
در یک حالت، دو خط موازی بوده اما یک فاصله ثابت نسبت بهم دارند. این حالت را نا هم محوری موازی با انحراف گویند. در حالت دیگر، یک خط نسبت به خط دیگر دارای زاویه است که آن را نامحوری زاویه ای گویند.

ناهم محوری موازی را می توان فاصله بین خط مرکزی شفت پمپ و شفت محرک در هر نقطه و در امتداد طول دانست که می تواند در هر صفحه ای اتفاق بیافتد. در نتیجه با ارزش است. تا اندازه های لازم را در بالا و پایین برای انحراف در صفحه ای اتفاق بیافتد.
در نتیجه با ارزش است. تا اندازه های لازم را در بالاو پایین برای انحراف در صفحه قائم و طرف های چپ و راست را برای انحراف در صفحه افقی بدست آوریم. ناهم محوری زاویه ای اختلاف در زاویه دو شفت است. اگر پمپ، پایه و فونداسیون بطور صحیح نصب شده باشند، خط مرکزی شفت پمپ را می توان تراز در نظر گرفت و از این رو خط مرجع می باشد.
شیب شفت محرک را با تعیین اندازه انحراف در دو نقطه مختلف و تفریق آنها از هم و سپس نتیجه بر فاصله محوری بین دو نقطه بدست آورد. ناهم محوری را باید در هر دو صفحه قائم و موازی اندازه گرفت.
مشکل افزایش دما در شفت
وقتی که یک پمپ فرآیند نصب شده بر پایه برای بهره برداری در دماهای بالا مورد نیاز باشد، برای رشد حرارتی که بین شرایط سرد و بهره برداری بالا بوجود می آید، کمی تصحیح لازم است. چنانچه دمای پمپ بالا رود، خط مرکزی شفت آن در اثر رشد حرارتی به سمت بالا حرکت کرده و یک انحراف را نسبت به شفت موتور بوجود می آورد.
یک روش برطرف کردن این مشکل، ناهم محور کردن موتور به اندازه مقدار رشد از پمپ، قبل از راه اندازی پمپ است. بیشترین سازندگان پمپ، تنظیمات سرد را براساس درجه حرارت های بالاتر بهره برداری انجام دهند. شفت های پمپ و موتور به صورت ناهم محور تا رسیدن پمپ به درجه حرارت ذکر شده کار می کنند.
در این زمان انبساط در پمپ باعث هم محور شدن آن دو می گردد.
روش دوم راه اندازی پمپ و موتور با یک هم محوری سرد و بدون هیچ تنظیمی برای دمای بالاست. چناچه دمای پمپ بالا برود و انبساط بوجود آید هم محوری بهم میخورد. وقتی پمپ به دمای مورد نظر می رسد، آنرا متوقف کرده و هم محوری گرم انجام دهیم. برای هر دو روش بالا یک کوپلینگ انعطاف پذیر لازم است تا مقداری از ناهم محوری ذکر شده را تحمل کند.
مقادیر قابل پذیرش معمولی
معمولا هم محوری شفت های موتور و پمپ با حرکت پاهای عقب و جلوی موتور در صفحات افقی و قائم انجام می گیرد تا شفت ها با تلرانس های قابل قبول هم محور گردند. تلرانس های هم محوری، علاوه بر سرعت دورانی، اسب بخار، طول فاصله انداز کوپلینگ (قطعه وسطی)، قطر شفت و غیره تا اندازه زیادی به سطح اعتمادپذیری پمپ بستگی دارد که مورد انتظار استفاده کننده پمپ است.
در نتیجه هر استفاده کننده ای تلرانس های قابل قبول خودش را دارد که نتایج دلخواه را برای او فراهم می کند. تلرانس های شکل زیر به عنوان خطوط راهنما پیشنهاد می شوند، اما آنها را می توان فقط بعنوان نقطه شروع کار برای ماشین آلات در نظر گرفت.
آن ها ماکزیمم انحراف پذیرش از مقدار مطلوب می باشند که این مقدار مطلوب را می توان صفر یا ناهم محوری هدف برای پذیرش از مقدار مطلوب می باشند که این مقدار مطلوب را می توان صفر یا ناهم محوری هدف برای پذیرش رشد حرارتی تجهیزات دانست.

بیرون زدگی
با کوپلینگ باز، پایه مغناطیسی سنجه ساعتی (ساعت اندازه گیر) را به نیمه کوپلینگ موتور وصل کرده پلانجر سنجه ساعتی را روی نیمه کوپلینگ پمپ قرار دهید. شفت پمپ را بچرخانید تا سنجه ساعتی به یک مقدار حداکثر برسد و آنرا صفر کنید. شفت پمپ را دوباره بچرخانید تا سنجه ساعتی به یک مقدار حداکثر برسد و آن را صفر کنید.
شفت پمپ را دوباره بچرخانید تاسنجه ساعتی به یک مقدار خداکثر برسد. این مقدار نشان دهنده بیرون زدگی می باشد. اگر بیرون زدگی در قسمت پمپ بیشتر از مقدار قابل قبول معمولی 0.002 اینچ باشد، بیرون زدگی شفت پمپ را باید مانند بالا با سنجه ساعتی بکار رفته بر روی شفت بررسی کرد.
اگر بیرون زدگی شفت 0.001 اینچ یا کمتر باشد، شفت مورد قبول بوده اما کوپلینگ دارای خروج از مرکز است. اگر بیرون زدگی بزرگتر از اینچ باشد، شفت را باید راست (مستقیم) یا عوض کرد.
می توان با تغییر موقعیت سنجه ساعتی، شفت محرک را مانند بالا و با حدود مشابه بررسی کرد.
پای نرم
برای بررسی پای نرم قبل از هم محوری و موقعی که هیچ شیم ای زیر پاهای موتور نیست، شروع به گذاشتن شیم 0.005 اینچ زیر هر پا می کنیم. اگر شیم زیر یک پا جای گرفت، شکاف را با افزایش تدریجی ضخامت شیم تا یک انطباق کیپ پر کنید. مطمئن باشید که بیش از چهار شیم زیر هر پا وجود ندارد، اگر وجود داشت آنها را با استفاده از شیم های ضخیم تر یک کاسه کنید. این بررسی ها را زیر هر پا انجام دهید تا انطباق کیپ بوجود آید.
بررسی نهایی پای نرم را باید فقط بعد از هر تصحیح نا هم محوری زاویه قائم انجام دهید وقتی این کار انجام گرفت، سنجه ساعتی به یک پا وصل کرده و آن را صفر کنید. پیچ قطعه گیر (نگهدارنده) آن پا را شل کرده و سنجه ساعتی را بخوانید و سپس آنرا سفت کنید. این کار را برای هر چهار پا تکرار کنید.
شرایط پای نرم بزرگتر از 0.002 اینچ را با افزایش شیم به زیر پایی که بزرگترین مقدار را دارد، تصحیح می کنیم. توجه کنید که شیم افزوده شده مقادیر پای نرم را در دیگر پاها افزایش می دهد.
پاهای دیگر را بررسی کرده و تصحیحات لازم را انجام دهید.

شیوه های هم محوری
درحالیکه هنوز از سنجه های ساعتی برای هم محوری شفت ها استفاده می شود، سیستم هم محوری لیزری دارای دقت افزایش یافته برای کاهش هزینه های نگهداری و ترقی اعتماد پذیری به پمپ است. در مکان های صنعتی اخیر که انتظار می رود نیرو های انسانی کمتر کار بیشتری انجام دهند، سیستم های هم محوری لیزری نه فقط زمان مورد نیاز برای انجام هم محوری دقیق را کاهش می دهند، بلکه نیاز به ترسیم و محاسبات ریاضی را هم حذف می کنند.
آداپتور فلنجی کام و زبانه ( Cفلنج )
یکی از سودمندی های بزرگ داشتن C فلنج در جایی است که موتور و پمپ دارای یک آداپتور مشترک می باشند. با این نوع طرح هم محوری شفت مورد نیاز نیست. چون اتصال کام و زبانه ای موتور با آداپتور و آداپتور با محفظه یاتاقان پمپ، شفت را در محدوده قابل قبول سازنده پمپ به صورت خودکار هم محور می کند. اکنون تعدادی از سازندگان پمپ، این شکل را با ابعاد محدود می سازند.